|
|
لينک هنر
سه شنبه 20 دي 84
Frozen Memory
سلام. سينا ايناي عزيز لطف کرده و در پست قبلي کامنتي گذاشته بود به اين مضمون که اگه دوستي در فاصله بين دو آپديت لينک هنر ، چند بار به روز کرد شايسته است از هر پستش جمله اي آورده شود. به خاطر اين پيشنهاد سازنده تشکر مي کنم. از اين به بعد علامت # نشان دهنده اين است که جمله بعدي از پست قبلي نويسنده است. از دوستان ديگر هم خواهش مي کنم اگر پيشنهادي دارند به صورت کامنت يا ايميل آن را ارائه کنند. با تشکر ... بلاگر
از طلوع تا غروب : هميشه ميدانستم درون تو نيرويي هست كه در هيچ كدام از ما نيست . تو لايق فرماندهي تمام احساسها هستي # دوباره داره همه چي اونجوري که بايد باشه ، ميشه .
بر باد رفته ها : پيام زندگي .. ستايش عشق است.
پرواز بر فراز آشيانه فاخته : خطر!! که رفع ميشه...کاپشنو ور ميداره...ميگي...بابا ترسيدم داشتم سکته ميزدم!!...
پسر خسته : توي ديار غربت * توي شهر خودم * توي خونهء خودم
پندار تلخ : مرد ادامه داد نگينش ، نگين خوبي نيست. فيرزوهاش رگههاي بدي دارد. اما ركابش خوب است. نقرهاش خوب است. # دست سردي را بر مچ هاي پاهايش حس كرد كه در حال حركت به سمت رانهايش بود
رواق : خبري از تو نبود ، اما من واست
روزي تو خواهي آمد : ديشب تنهائي از اتاقم گذشت * دنبالش دويدم
صوتي ميان اصوات : دوسال عمرت را در کنار بقيه روزهايي که تلف کردي باز هم به باد ميدهي
کسري : قصه شونو شنيده بودم که اوني که رو شونه راسته کاراي خوب آدم رو مينويسه و اوني که روي شونه چپه کاراي بد رو.
کوچه به کوچه : من قدرت خواستم و خدا مشکلاتي در سر راهم قرار داد تا قوي شوم.
مي خوام زندگي کنم : کاش مي شد يک غزل از عشق خويش
وبلاگ مهرداد : زندگي رو با چند تومن ميشه خريد ؟ # مهم آن است كه من هميشه تنهايم
biya too bebin : بچه ها من قول ميدم که بيام هرچند که کسي منتظر اومدنم نباشه!
Frozen Memory : در مغازه هاي اينجا عشق هم پيدا ميشود؟ # اين ديگري فقط يک جا ميخواهد براي بوسيدن
I lost my MIND : اين پست الکي نيست # پشت پنجره نشسته بود انگشتي به بخار شيشه مي كشيد # من همين طور مات و مبهوت نگاهش مي كردم...
Palais de Sans Souci : Listen to this, Its amazing # Oh my lovely Ewan again
Pari Miss : راستي امروز چه بارون قشنگي مي باريد # ميدوني چقدر از موقعيت هاي خوب زندگي من به خاطر وجود تو از بين رفته؟ # ميبينيد چه قدر خوشگله؟
stop : اون که مسئول احساسات من نيست،هست؟ # حالا دارم معني حرف خودمو،خودم ميفهمم... # شايد دروغ بود،وقتي خنديدي.
we are obliged to hide the reality : دنياي عجيبي است دنياي همنجسگرا ها # شب غريب و دوست داشتني اي بود آن شب. # فريد خجالتي و کم حرف به جمع ما وارد شد. # نمي دانم چرا ولي از همان اول دلم قرص و محکم بود .
02:21
**********
|
4 پیام:
سلام خیلی ممنونم که نامی هم از وبلاگ من می برید. خیلی لطف کردید.
من آپم
آقا قوله! تو پسر کوچولوی منو ندیدی؟
سلام امیدوارم حالت خوب باشه و دیر اپ کردنت دلیل بودن مشکلی نباشه
Post a Comment
<< صفحه اصلی